واي خداي من امتحان تافل ... امتحاناي كامپيوتر ... تكاليف بي پايان اين معلم زبانم ... كلاساي بي سر و ته ... كلي پروژه و كلي كاراي ديگه ؛ همه اينارو در نظر بگيريد يه طرف ترازو و كفه ديگه يه پسر تنبل چونپلس بي حال ، البته اينا كاراي سختي نيست انجام دادنش اما ميدونيد احساس مي كنم شدم مثل يه پر كاه كه تاب وايسادن در برابر چيزي رو ندارم و با هر نسيمي به اين بر اون بر ميرم ... الانم هر چي فكر مي كنم تنها چيزي كه تو ذهنم مياد تصوير يه اسب آبي در حال خميازه كشيدنه خوب ديگه ... فعلا اين ترانه OASIS رو داشته باشيد تا بعدا سر فرصت بيام سراغتون
۱۳۸۷ مرداد ۴, جمعه
The Importance of Being Idle
واي خداي من امتحان تافل ... امتحاناي كامپيوتر ... تكاليف بي پايان اين معلم زبانم ... كلاساي بي سر و ته ... كلي پروژه و كلي كاراي ديگه ؛ همه اينارو در نظر بگيريد يه طرف ترازو و كفه ديگه يه پسر تنبل چونپلس بي حال ، البته اينا كاراي سختي نيست انجام دادنش اما ميدونيد احساس مي كنم شدم مثل يه پر كاه كه تاب وايسادن در برابر چيزي رو ندارم و با هر نسيمي به اين بر اون بر ميرم ... الانم هر چي فكر مي كنم تنها چيزي كه تو ذهنم مياد تصوير يه اسب آبي در حال خميازه كشيدنه خوب ديگه ... فعلا اين ترانه OASIS رو داشته باشيد تا بعدا سر فرصت بيام سراغتون
۱۳۸۷ تیر ۲۸, جمعه
۱۳۸۷ تیر ۲۱, جمعه
One Last Goodbye
اين شعر زيبا و غم انگيز يكي از شاهكارهاي Anathema است ... ميدونيد به نظر من آناتماي از سال 1998و بعد از اون را ميتونيم يه شاهكار از ترانه هاي غم انگيز و پر از سوز و گداز عاشقانه ... حكايت كننده قلبهاي شكسته و روح هاي خسته و سرگردان بدونيم .. تركيبي از اعجاز و زيبايي موسيقي محصور كننده ... موسيقي كه آدمو با خودش به قعر سرزمين غم ميبره .... به قعره روياهايي از دست رفته ، اميدهايي فراموش شده ... به هر حال توصيه مي كنم حتما اين شاهكار شنيدني و زيباي آناتما رو بشنويد ؛ آلبوم Judgment محصول 1999و صد البته ترانه One Last Goodbye . ( از بابت ترجمه هم اگه اشكالي بود منو به خوبي خودتون ببخشيد در بد ترين شرايط اين پست رو گذاشتم )
چقدر به تو احتياج دارم
چقدر از اينكه رفتي غمگينم
در روياهايم تو رو مي بينم
اما وقتي بيدار ميشم خود را تنهاي تنها احساس مي كنم
ميدونم كه نمي خواستي منو ترك كني
قلبت شوق موندن داشت
اما اون عشق شديدي كه نسبت به تو داشتم
در نهايت تسليم شرايط شد
يه جورايي فكرشو مي كردم يه روزي منو اينجوري ترك كني
يه جورايي ميدونستم كه هرگز .... هرگز پيشم نخواهي ماند
و در روشنايي صبحي زود
و بعد از سكوت آرامش بخش شب
تو قلبم را با خودت بردي
و من غمگينم
ميتونم در رويا هايم تو را ببينم
ميتونم بهت بگم كه چه احساسي دارم
ميتونم در روياهايم در آغوشت بگيرم
و ميتونم احساس كنم كه واقعيت داره
هنوز درد ( جداييت ) رو احساس مي كنم
هنوزعشقت را احساس مي كنم
هنوز درد ( جداييت ) رو احساس مي كنم
هنوزعشقت را احساس مي كنم
يه جورايي فكرشو مي كردم يه روزي منو اينجوري ترك كني
يه جورايي ميدونستم كه هرگز .... هرگز پيشم نخواهي ماند
و در روشنايي صبحي زود
و بعد از سكوت آرامش بخش شب
تو قلبم را با خودت بردي
ايكاش .... ايكاش .... ميشد كه بموني ......
How I needed you
How I grieve now you're gone
In my dreams I see you
I awake so alone
I know you didn't want to leave
Your heart yearned to stay
But the strength I always loved in you
Finally gave way
Somehow I knew you would leave me this way
Somehow I knew you could never stay
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away
And I grieve
In my dreams I can see you
I can tell you how I feel
In my dreams I can hold you
And it feels so real
I still feel the pain
I still feel your love
I still feel the pain
I still feel your love
And somehow I knew you could never, never stay
And somehow I knew you would leave me
And in the early morning light
After a silent peaceful night
You took my heart away
I wished, I wished you could have stayed
۱۳۸۷ تیر ۱۸, سهشنبه
A Pillow Of Winds
نميدونم چه برداشتي نسبت به اين داستان خواهيد داشت اما فكر كنم اكثريت با اين نتجه گيري كه نميشه تاثير بي حد و حصر موسيقي رو بر روح و روان آدمي انكار كرد موافق باشن حالا چه مي خواد اين تاثير مثبت باشه يا منفي
اون چيزي كه باعث شد الان اين پست رو بذارم نيز چيزي به غير از اين نبود
بله دوباره من جادو شدم اين بار با يه آهنگ قديمي از پينك فلويد از آلبوم Meddle
حس رويايي و فاقد وصفي كه از شنيدن اين ترانه زيبا به من دست ميده رو واقعا نميتونم با كلمات وصف كنم ... هنوز پس از سالها كه براي اولين بار اين ترانه رو شنيدم اون برام تازگي داره و از شنيدنش لذت مي برم ... حسي مثل معلق شدن وسط زمين و هوا ... لرزي عجيب تمام بدنمو ميگيره ..... واقعا نميتونم وصف كنم ...
شعر اين آهنگ سروده Roger Waters و آهنگ اون ساخته David Gilmour است و همينطور كه ميبينيد مضموني درباره عشق داره اين ترانه track دوم از آلبوم Meddle پينك است كه در سال 1971 ارئه گرديد . ( ترجمه شعر از كتاب ترانه هاي پينك فلويد ترجمه م . آزاد و فرخ تميمي است )
وقت خواب آلودگي زندگي من است
و محبوبه ام در كنارم آرميده
و به آهستگي نفس مي كشد
و شمع فرو مي ميرد .
كتاب ( از دستت ) به زمين مي افتد
هنگامي كه تاريكي فرود مي آيد و امواج بر روي هم مي غلتند
فصل ها تغيير مي كند باد برهنه است
رويا را بنگر ؛ رويا از بين رفته است
كشتزارهاي سبز
باراني سرد مي بارد نزديك بامداد زرين
سر و صداي بامداد پگاه ، و پايين مي روم
وقت خواب آلودگي زندگي من است
و محبوبه ام در كنارم آرميده
و به آهستگي نفس مي كشد
و من چون پرنده اي در غبار بر مي خيزم
و نخستين پرتوها بر آسمان فرو مي افتد
و بادهاي شبانه فرو مي ميرند .
A cold rain is falling
And deep beneath the ground,
۱۳۸۷ تیر ۱۳, پنجشنبه
I LOVE U
با هر تپش قلبم
آري آمده ام تا حامي تو باشم
هر روز از زندگيمان را
تو برايم يگانه اي
من مرد زندگي تو و تو نيز مرد زندگي من هستي
تو براي من آفريده شده اي و من نيز براي تو
تو شور مني ... عشق مني ... همه زندگي مني
حاضرم براي عشق تو هر كاري كنم
من در چنگ رويايي روياها گرفتار آمده ام
و اينك آن روياهاي قديمي ام به حقيقت مي پيوندد
باورش هنوز هم برايم دشوار است
اما اين حس زيبا مرا مسخ كرده
آري فرشته نازنيم
آري آر... گلم
تمام ذرات وجودم فرياد عشق به تو را سر مي دهند با تمام كوارك هاي وجودم دوستت دارم